شاهین شرافتی مجری و گوینده جوان کشورمان می باشد، که توانسته طی سالهای اخیر مخاطبین خاص خود را پیدا کند. اکنون می خواهیم کمی در مورد بیوگرافی شاهین شرافتی و نحوه آغاز کار ایشان و نمونه فعالیتهایشان صحبت کنیم.
شاهین شرافتی متولد 1362/08/14 می باشد.
دیپلم خود را شاهین شرافتی در رشته ریاضی می گیرد و سپس وارد دانشگاه می شود.
او ابتدا به تحصیل در رشته اقتصاد می پردازد و سپس تصمیم به اخذ مدک MBA در رشته تبلیغات و بازاریابی می شود.
شرافتی طبق علاقه ای که از دیر باز به رادیو و گویندگی داشته است در سال 1385 در حالی که 23 سال داشته است وارد کار در رادیو می شود.
وی می تواند پله های موفقیت را خیلی سریع طی نماید و بتواند در رادیو جوان در برنامه های موفق و پرمخاطب با من حرف بزن، بند کفشتو محکم کن، توپ، باشگاه تعطیلات، تیك تاك، شب های نقره ای و… برنامه اجرا کند.
ایشان برای ادامه دادن موفقیت های خود به همین حد اکتفا نکرد و شروع به کارهای نظیر نوشتن، سردبیری و طراحی در رادیو پرداخت.
موفقیت های این جوان هنرمند کشورمان در همین جا به پایان نرسید و در سال 1388، مردم در شبکه جام جم در برنامه بوم سفید که مخصوص نوجوانان بود با تصویر وی نیز علاوه بر صدایش آشنا گردیدند.
ایشان علاوه کار اجرا در این برنامه کار نویسندگی و طراحی بخش هایی از این برنامه را به عهده داشتند.
شرافتی بعد از اینکه چند سال از شروع کارش در رسانه رادیو و تلویزیون می گذشت و توانسته بود حضوری پر از موفقیت و موثر از خودش بر جای بگذارد، در شبکه آموزش و در برنامه رادیو هفت تا آخر سال 93 سه شنبه های متفاوت را رغم زد.
وی در اواسط سال 94 نيز با برنامه صدبرگ با تهيه كنندگي آقايان منصور ضابطيان و محمد صوفي جلوي دوربين قرار می گیرد.
وقتی با خود شاهین شرافتی صحبت می کنیم و از وی می پرسیم علت اینکه کار گویندگی را آغاز کردید چه بود ؟ می گوید که به مسیر رویاها و خواسته هایش از دوران نوجوانی رفته و از همان ابتدا وقتی نام کار رادیو می آمده است جرقه هایی در ذهنش زده می شده است.
شاهین شرافتی علاوه بر حضور در رسانه های کشور فعالیت های هنری دیگری نیز داشته است بطور مثال می توانیم بگوییم که ایشان گویندگی برخی از کتابهای سخنگو را نیز انجام داده اند که به عنوان نمونه نام برخی در اینجا مشخص می باشد.
در اینجا یکی از متن هایی که شاهین شرافتی در برنامه رادیو هفت اجرای گویندگی آنرا به عهده داشته است برای شما هنردوستان و علاقه مندان عزیز می گذاریم.
زندگی ما آدم ها پر از کلمه ی ای کاش است. ای کاش چند سال زودتر به دنیا می آمدم. ای کاش دانشگاه قبول می شدم. ای کاش فلان ماشین یا فلان خونه مال من بود. ای کاش وزنم کمی بیشتر یا کمی کمتر بود. ای کاش قدم کمی بلندتر یا کمی کوتاه تر بود. ای کاش آن روز یادم نرفته بود در خانه را قفل کنم.
ای کاش عینکی نبودم. ای کاش به حرف هاش گوش می کردم. ای کاش به روزهای خوش کودکی بر می گشتم. ای کاش برای ماندنم کمی اصرار می کرد. ای کاش مادربزرگم هنوز زنده بود تا دستانش را ببوسم.
ای کاش … ای کاش… ای کاش در لحظه های کوچک و بزرگ زندگی کسی بود که راه را نشان ما می داد و «ای کاش» برای همیشه از تمام فرهنگ نامه های جهان حذف می شد. آن وقت دنیا، بدون حسرت ما چیزی کم داشت. اگر دلت خوش باشد، اگر ساده خوشحال شوی و ساده تر از آن دلی را شاد کنی «ای کاش» ها تبعید می شوند به جایی که دیگر نتوانند بغض هیچ آرزویی را بشکنند حتی آنجایی که می گویی: ای کاش برگردد.
در انتها برای این جوان موفق و هنرمند عزیز کشورمان، آرزوی تندرستی و موفقیت روزافزون داریم.