استاد اصغر روفه گرحق به سال 1302 ه.ش در شهر تبریز محله قالیچیلر در خانواده ای که با شغل رفوگری امرار معاش می کردند متولد شد و از همان اوان کودکی در حجره پدرش مرحوم کربلای عبدالعلی روفه گرحق معروف به “قیزل دیش” که یکی از اساتید رفوگری فرش در تبریز بشمار می رفت در کاروانسرای امیر کارگاه رفوگری داشت به همراه برادرانش مرحومین حاج عباسعلی و میرزا آقا مشغول گردید. استاد که در این زمان کودکی بیش نبود در اوایل برای تکمیل مهارت به کارگاه قالیبافی آلمانیها واقع در حرمخانه (بازار کفاشان امروز) رفته و با قالیبافی زندگی حرفه ای خود را آغاز نمود. بعد از کسب مهارت لازم در بافت فرش و کار به همراه پدر در شرکت فرش آن زمان تبریز (امیر نو امروز) که ریاست آن را “علی اف” با یکی از سرپرستان دیگر بنام “مسیو بارر” (مشاور موثق سیسل ادواردز در تدوین کتاب قالی ایران) مشغول گردید. در 14 سالگی به بازار آمده و در حجره رفوگری (مشهدی حسین آقباش) در کاروانسرای گویولی (سرای راستی امروز) مشغول به کار شد. بعد از 6 سال کار مداوم و تکمیل مهارت و فنون با کسب اجازه از استاد به نزد استاد حسین آقای ورشو در کاروانسرای امیر رفته و به ارتقای مهارت در فرشهای بدون پرز از جمله گلیم، ورنی و سوماک و سایر دستبافته های عشایری پرداخته که این شاگردی به یک سال نمی انجامد. استاد با توجه به خلاقیت های ذاتی لاجرم بصورت مستقل در میان بزرگان رفوگری فرش قرار گرفته و با تمام کمی سن در تیمچه ملک کارگاه رفوگری دایر می نماید. استاد در تیمچه ملک با برادر بزرگش میرزا آقا فعالیتی پیگیر و مستمر در رفوی فرشهای آنتیک و منحصر به فرد را در بازار تبریز به عهده می گیرند و این همکاری و ممارست منجر به ابتکارات و خلاقیتهای خاص رفوگری آن زمان گردیده و به تکامل بخشیدن ابزارآلات رفوگری و شیوه های مرمت قالی گشته و آوازه خود را به گوش تجار می رسانند. در این اثنا قلاب پشت (برای آسیبهای بید خوردگی) وقلاب گردن باریک برای ایلمک زدن محل های تنگ و کوچک را برای تسهیل در مرمت بوجود می آورند. البته اکثر ابزارهای کاری استاد توسط خودش ساخته می شد و به سایر مرمتکاران نیز ارائه می کرد.
تجار بزرگ آن زمان بازار تبریز حاج حسن هاشمی؛ حاج اسماعیل ترابپور؛ حاج مهدی ترابی؛ اعلاباف؛ حاج احمد فرشچی؛ تراب فام؛ حاج جواد ساعی زاد؛ حاج اسماعیل اسکویی و حاج احمد کلم فروش (قلم قاش) و آخر سر شرکت سهامی فرش تبریز که ریاست آن را استاد حاج ابراهیم رضایی بر عهده داشت همواره مورد تشویق و توجه ایشان قرار می گرفت به فعالیتی پیگیر همت گماشت.
با توجه به شیوه و سبکی که در امر مرمت فرش توسط استاد بکار می رفت مورد توجه علاقه مندان این حرفه قرار گرفت و کارگاه ایشان تبدیل به آموزشکده ای گردید که شاگردان بسیاری به آن روی آوردند.
استاد خوش فکر در امر تربیت و آموزش نیز موفق بوده که به غیر از چهار پسر وی (رسول؛ رحیم؛کریم و محمود که با داشتن تحصیلات عالیه هر کدام در این فن جزء اساتید می باشند) و شاگردان ایشان هر یک ضمن کسب مهارت و فراگیری فنون کافی از محضر استاد خود یکی از صاحبان حرفه و استادی تمام عیار گردیده اند که در بازار تبریز و تهران و برخی به خارج از کشور رفته و آنان نیز به تربیت شاگردان بسیاری مبادرت ورزیده اند چنانچه با احتساب سه نسل از شاگردان ایشان به صدها تن بالغ می شود.
سال 1335 استاد به همراه شاگردانش (ازچپ به راست 1- استاد اصغر روفه گر 2- فرزند بزرگ استاد رسول روفه گر 3- شاگردانش مرحوم مشهدی قلی و 4- مرحوم محمد عطار
استاد در طول سالیان کاری خود به غیر از ابتکارات و خلاقیتها در بین تجار به استاد صاحب سبکی در مرمت فرش معروف گشته و کارهای خارق العاده در رفوی فرش به ایشان محول می شد و سایرین نیز در این امر از وی کمک می طلبیدند. از آخرین کارهای ایشان مرمت اساسی فرشی است بنام (فرش مشروطه) بوده که هم اکنون در موزه مشروطه تبریز نگهداری می شود. استاد در طول عمر خود عاشقانه و طبیبانه به مرمت فرشهایی اهتمام ورزیده که امروز هر کدام مزین موزه ها و تالارها گردیده است.
استاد در حال مرمت فرش مشروطه
در خرداد سال 1372 از طرف سازمان میراث فرهنگی استان مورد عنایت قرار گرفته و بزرگداشتی در روز جهانی موزه در مقبره الشعرای تبریز به همراه تنی چند از اساتید از جمله استاد عماد؛ استاد برگی؛استاد نخجوانی و استاد اعلاباف مورد تکریم قرار می گیرد و در سایت سازمان محترم میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی در بخش مشاهیر آذربایجان به لقب “پدر رفوگری فرش” نائل می گردد.
در همان سال توسط استاندار وقت (مهندس محمدزاده) به عنوان میراث داران هنرهای سنتی و ذخایر ارزشمند هنرهای سنتی مورد توجه قرار گرفته و در مراسمی مورد تکریم قرار می گیرد.
در سال 1386 در مراسم تجلیل از پیشکسوتان فرش آذربایجان توسط سازمان محترم بازرگانی استان با همکاری اتحادیه تولید کنندگان و بافندگان فرش دستباف شهرستان تبریز مورد تجلیل قرار گرفته و لوح سپاس پیش کسوتی دریافت می نماید.
استاد در حال گفتگو با مهندس نجفی ریاست محترم سازمان بازرگانی استان
در سالهای اخیر چندین بار نیز توسط سازمان صدا و سیما مورد مصاحبه قرار گرفته و استاد در برنامه های “گلستانه” و “کلک هنر” از روزگار خود سخن گفته است.
با توجه به سالها کار و تلاش مداوم و مرمت صدها اثر تاریخی و ماندنی این دیار که سرمایه های فرهنگی این مرز و بوم به حساب می آیند. بالاخره در سومین جشنواره تجلیل از پیشکوتان هنر و صنعت فرش که در 11 اسفند ماه 1387 در موزه ملی فرش ایران برگزار گردید از پدر رفوگری فرش ایران به همراه 10 تن از اساتید این هنر صنعت تجلیل به عمل آمد. برگزیدگان در سه رشته مهم این هنر از اساتید فنون بافندگی؛ ناظر فنی و چله کشی؛ مرمت و رفوگری بودند. از آذربایجان شرقی استاد اصغر روفه گرحق به عنوان پدر رفوگری و مرمت کار پیشکسوت و استاد محمد خوبانفر بافنده و حجم باف نمونه مورد تجلیل قرار گرفتند. این مراسم که در موزه ملی فرش ایران برگزار گردید با حضور دکتر فرجی ریاست مرکز ملی فرش ایران و سایر مقامات وزارت بازرگانی و شخصیت های هنری با اهدای لوح و تندیس جشنواره به اساتید پیشکسوت از میراثداران این هنر و صنعت تجلیل شد.
استاد چندین سال است که از بیماری ضعف چشم رنج می برد و به علت کم سویی چشم از فعالیت کاری و هنری خود محروم و در کهولت سن با داشتن بیش از 87 سال در آرزوی به دست آوردن بینایی و فعالیت دوباره روزگار می گذراند و می گوید اگر روزی بینایی خود را باز یابم باز قصه دل انگیز سوزن و انگشت را باز خواهم سرایید.
از رنج پاره دوختن و زحمت رفو خونابه دلم ز سر انگشتها چکید
اما روزگار را رسم دیگریست که وقتی خزان عمر فرا می رسد جز تسلیم راهی نیست که بر این اصل بعد از سالها تلاش استاد بزرگوار در سحر گاه شانزدهم اردیبهشت 1389 ندای حق را لبیک گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد و در قطعه هنرمندان گلزار شهدای تبریز آرام گرفت که به این مناسبت ریاست محترم مرکز ملی فرش ایران پیامی صادر نمودند. یادش گرامی روحش شاد.
هرگونه کپی برداری از مطلب فوق تنها با ذکر منبع (www.Daneshju.ir) و نام نویسنده (محمود روفه گرحق) مجاز میباشد.
2 دیدگاه ها
حالا که از کار افتاده شده ، به فکرش افتادن ؟
سلام . از زحمات شما صمیمانه تشکر می کنم مطالب و اطلاعات خوبی بود واقعا استفاده کردم .